دلم هوای تومیکند.......

این روزها دلم زیاد هوای تو میکند



شیرین من،فرهاد هوای تو میکند



همه ی ثانیه ها و دقیقه ها



همین که خاطرت می آید به یاد هوای تو میکند



تو آهوی رمیده و مهجور قلب منی



چو صید تو باشی صیاد هوای تو میکند

 

 

 

 


 



نظرات شما عزیزان:

احمد
ساعت5:08---4 خرداد 1390
salam.abji khili jaleb va jazabe.barat arezoye movafagiyat mikonam abjiپاسخ:سلام بردااش گلم احمد-مرسی داداشی نظره لطفته لطف کردی اومدی-موفق باشی بدرود

محمد
ساعت1:25---4 خرداد 1390
برای من



از لرزش لبخند



روی لبهای عشق



بگو



برای من



از جوانه زدن گلهای مرده



از رویش دانه های اسیر



از وزش ملایم نسیم



بگو



برای من



از قطرات سر شار باران



وقتی در دامان برکه می چکند



از قلب گرم زمین



وقتی آتشفشان را در آغوش می گیرد



از آرامش دریا



پس از طوفان



بگو



برای من



از آن پرستوی پر شکسته



که در غربت



میان برف



زنده مانده



بگو



روحم را تیرهای زهر آلود



دشمنی



نیستی



اندوه



آزرده اند



برای این پرنده ی شکسته



اوج آبی آسمان



پرتو تابان خورشید



پرواز را



معنا ببخش



بودن را مفهومی تازه



زیستن را ارزشی دیگر


پاسخ:ممنونم خیلی زیباست


محمد
ساعت0:00---4 خرداد 1390
مینویسم از عشق



مینویسم مینویسم از عشق!



تا قلم راه به غم نامه این دل دارد



تا که عشق از سر عادت با طلوع





خورشید



از لب پنجره دل به افق می نگرد!



با نوشتن آری خالی از فریادم!



غم این عشق جگر سوز رود از یادم!



فصل نو می آید!



فصل شادابی و احساس طراوت!



آری،



بوی یک روز پر از خلوت تو



بوی یک تجربه تکراری!!!



حس آ غوش!!!



سراسر مستی!!!



غالبش تکراریست!



حس آغوش تو نو



بعد چندی که دلم حسرت این حس را داشت



لذتش را آری بارها حس کردم



در اطاق سردم



با دل پر دردم



رفته در خواب عمیقی و حضورت یک دم!



خواب از من بربود!



گرچه عاشق باید، خواب را بیند خواب!



من بوقت گریه! مست از اشک جنون!



میروم در خوابی



که مگر یک لحظه



اندر آن حسرت





گاه



خواب آغوش تو را گرم به تن بفشارم



و تو با آن لب مست!



بوسه ای را به لبم هدیه دهی!



و من از شوق وصال!



باز آشفته از آن خواب بر آرم تن سرد!



بروم تا ته بغض



برسم تا لب اشک



تا نوک برج جنون



و به دنبال حضورت گردم


پاسخ:شعرزیبایی بود واقعا لذت بردم ======بدرود


محمد
ساعت23:49---3 خرداد 1390
چشمت غزل مسیر نگاهت قصیده است پاسخ:ممنونم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







شنبه 7 / 2 / 1390برچسب:, |